به نظر می رسد دلایل متعددی وجود دارد که کودک شما هنگام غذا بهانه گیری کند. طی یک بررسی از دهها مطالعه مربوط به الگوهای غذا خوردن بچهها، عادات غذایی بداخلاقی، حساس یا انتخابگر بودن کودکان از ویژگیهای شخصیتی کودک گرفته تا رفتار والدین و غذا خوردن مادر و سایر تاثیرات اجتماعی مرتبط بوده و تحت تأثیر آنها قرار دارد. برای مثال دکتر لی گیبسون، خواننده زیست روانشناسی و مدیر مرکز تحقیقات روانشناسی بالینی و سلامت در دانشگاه روهمپتون در لندن، میگوید: نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که تند غذا خوردن در کودکان خردسال طبیعی است. و به طور کلی، واکنش بیش از حد یا تلاش برای اعمال رژیمهای غذایی سختگیرانه والدین برای جلوگیری از تند غذا خوردن، نتیجه معکوس دارد. گیبسون می گوید: همیشه هنگام غذا دادن مثبت باشید و به بچه ها نشان دهید که چقدر آن غذا را دوست دارید.
دینا رز، دکترا، جامعه شناس و نویسنده کتاب It’s توضیح می دهد مواقعی وجود دارد که بچه ها نسبت به طعم خاصی یا ظاهر یک غذا واکنش نشان می دهند. اما حتی در این موارد، امتناع از امتحان آن غذا بیانگر ترس یا احساسات دیگر آنها است. والدین میخواهند در مورد غذا خوردن بچهها کنترل داشته باشند (تصمیمگیری که بچهها چه چیزی بخورند، چه زمانی و اغلب محدودیتهای دیگر) در حالیکه به کودکان تنش وارد می شود و هم به والدین فشار زیادی وارد می شود تا بتوانند با مواد مغذی کافی کودکان را تغذیه کنند. ”
حتی اگر کودک یاد بگیرد که باید سبزی بخورد، ما به کودک آموزش نمی دهیم که آن را ترجیح دهد. وقتی بچهای غذای خاصی را رد میکند و ما به بچه فشار میآوریم تا آن غذا را بخورد، به یک تجربه منفی تبدیل میشود. شاید آنها نمیخواهند غذا بخورند، چون بداخلاق هستند، گرسنه نیستند، دلشان غذای دیگری می خواهد – به هر دلیلی – میگویند “آن را دوست ندارم” بنابراین ما به طور سیستماتیک به کودکان می آموزیم که تنها راه «قانونی» برای رهایی از خوردن غذا این است که بگویند “آن را دوست ندارم” که این اشتباه است.
نکاتی برای خنثی کردن جنگ قدرت بین کودکان و والدین :
الین ساتر، متخصص تغذیه ، این نظریه را – مدل «تقسیم مسئولیت در تغذیه» را ابداع و در دهههای 1980 و 1990 ارائه کرد. نسخههای این مدل بخشی از دستورالعملهای تغذیه برای کودکان و نوجوانان است که از آکادمی تغذیه و رژیم غذایی و آکادمی اطفال آمریکا تهیه شده است. این مدل والدین را تشویق میکند تا در هنگام غذا خوردن، مسئولیت را با فرزندان خود تقسیم کنند. والدین کنترل می کنند که چه غذایی می توانند تهیه کنند و چه زمانی و در کجا وعده های غذایی و میان وعده ها باید خورده شود. بچه ها نیز تعیین می کنند که چقدر بخورند و اصلا آن غذا را بخورند یا نه.
در اینجا چند نکته برای کارهایی که باید هنگام غذا انجام دهید وجود دارد:
1. انتظارات واقع بینانه تعیین کنید.
تحقیقات علوم تغذیه نشان می دهد که کودکان تا 12 بار باید در معرض یک غذای مشخص قرار گیرند تا آن را در دسته غذایی که «دوست دارند» قرار دهند. “قرار گرفتن در معرض” به این معنی نیست که آنها باید 12 وعده آن غذا را بخورند. بلکه قرار گرفتن در معرض ممکن است نگاه کردن به آن غذا در ظرف سرو، گوش دادن به صحبت های والدین در مورد خوردن آن غذا، کمک به آماده کردن غذا یا امتحان کردن یک مقداری از آن غذا باشد. سعی کنید کودک آن غذا را دوست داشته باشد اگر دلیلی وجود داشته باشد که کودک آن غذا را میل نمی کند، در جعبه “دوست ندارم” قرار می گیرد.
2. منو را تغییر دهید.
تنوع – به معنی امتحان کردن غذاهای جدید و چرخش غذاها و وعده های غذایی که می خورید – یک جزء کلیدی از تغذیه سالم است. اگر هر روز وعدههای غذایی تکراری را میخورید (حتی اگر آن وعدههای غذایی از غذاهای سالم تشکیل شده باشد)، رژیم غذایی سالمی نخواهید داشت. بسیاری از والدین در دام “نخود فرنگی تنها سبزی است که فرزندم می خورد” می افتند – و سپس والدین هر شب نخود فرنگی را سرو می کنند. “این به کودکان این طرز فکر را می آموزد که یکنواختی طبیعی است.”بچه ها باید این را زودتر یاد بگیرند و باید یاد بگیرند که انتظار نداشته باشند هر روز یک وعده غذایی برایشان سرو شود. و – در صورت لزوم – گزینههایی را برای غذا خوردن به بچهها بدهید. این به آموزش تصمیم گیری در مورد تغذیه کمک می کند.
3. وعده های غذایی جداگانه درست نکنید.
سالی سامپسون، یکی از نویسندگان پروژه The Picky Eater Project و بنیانگذار ChopChop، یک سازمان غیرانتفاعی که به خانواده ها در مورد آشپزی با هم آموزش می دهد، توضیح می دهد که اگر فرزندان تان از سرو غذا خوششان نمیآید، میتوانند از روی میز بلند شوند و برای خود غذای ساده مانند ماست یا پنیر بخورند. او می گوید که آنها به ندرت گزینه های جایگزین را انتخاب خواهند کرد.
4. به بچه ها گزینه هایی بدهید که می خواهید بخورند.
سامپسون میگوید اگر نمیخواهید بچهها ماکارونی بخورند، آن را یکی از گزینهها قرار ندهید. این بدان معنا نیست که شما باید آشپزخانهای پر از جوانه گندم و کلم پیچ داشته باشید، اما مهم است که بچهها را با گزینههای خوب احاطه کنید بنابراین آنها می توانند تصمیمات خوبی بگیرند. سامپسون می گوید برای میان وعده بعد از مدرسه، سبزیجات خام، و میوه را کنار بگذارید. حتی اگر هویج را نخورند و انگور را بخورند، باز هم انتخاب سالمی دارند. او میافزاید، و در مورد این که میان وعده چیست یا چقدر باید بخورند، صحبت نکنید. “اگر گرسنه باشند، آن را می خورند.” و فقط به این دلیل که یک شب آن را نمیخورند، سرو کردن آن را متوقف نکنید. چنانچه دیگران آن را بخورند ممکن است که کودک شما نیز آن را دوست داشته باشند، و در نهایت مشکلی یا آن غذا مشکلی نخواهد داشت.
5. مسائل رفتاری را از بد غذایی جدا کنید.
اگر کودکی سر میز شام جیغ میکشد یا عصبانی میشود، این یک مسئله رفتاری است، نه یک مشکل بد غذایی. و باید با مسائل رفتاری به درستی برخورد کرد. اگر مشکلات رفتاری بهعنوان مشکلات بد غذایی تلقی شوند، کل تجربه تغذیه را منفی میکنند و بچهها فرصت ها را از دست خواهند داد
6. بچه ها را در تهیه غذا مشارکت دهید.
مشارکت دادن بچهها در آمادهسازی غذا باعث میشود آنها شرکتکنندهای فعال باشند و از همان ابتدا به آنها احساس خوب میدهد. از بچه ها بخواهید در انتخاب مواد غذایی، تهیه غذا و چیدن میز کمک کنند. این کار کنجکاوی بچه ها را آشکار می کند.
7. شیرینی ها را ممنوع نکنید، به بچه ها کمک کنید زمان و نحوه خوردن آنها را مدیریت کنند.
بچهها باید به شیرینیها و خوراکیها دسترسی داشته باشند، اما والدین باید به بچهها یاد بدهند که چگونه آن را کم مصرف کنند. به بچهها دستورالعملهای زیر بدهید
” یک دسر در روز، سه وعده غذایی در روز، یک میانوعده بعد از مدرسه، یا هر برنامه غذایی که باشد. ”
ممنوع کردن کامل شیرینیها میتواند نتیجه معکوس داشته باشد باعث میشود که بچهها در مصرف آنها زیاده روی کنند. به بچهها یک کشوی آب نبات بدهید که بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند و با بچههایتان در مورد اینکه چه مقدار شیرینی برای خوردن مناسب است صحبت کنید. اگر پسرتان تصمیم بگیرد بعد از ناهار یک تکه آب نبات به عنوان شیرینی روز بخورد، ممکن است لازم باشد بعد از شام از خوردن یک کلوچه صرف نظر کند (حتی اگر خواهرش تصمیم داشته باشد که کلوچه او را برای آن وعده بخورد). این یک فرصت یادگیری است. «اگر والدینی احساس می کنند که نمی توان به فرزندش اعتماد کرد، این یک مسئله اعتماد است نه یک مسئله غذا.
8. استراحت کنید، از آن لذت ببرید و زمان غذا را به تجربه مثبتی تبدیل کنید.
قرار نیست هر وعده غذایی بینقص باشد – و حتی سالمترین فرد هم باید یک روز غذایی بخورد که آنطور که می خواست نیست. تبدیل کردن زمان صرف غذا به یک مبارزه یا میدان جنگ، والدین و بچهها را در هنگام امتحان کردن غذاهای جدید و خوب در معرض شکست قرار میدهد. برای بسیاری از بچهها، تبدیل شدن به یک خورنده پرخاشگر مکانیسمی است که فشار را از روی آنها از بین میبرد و این به غذایی که می خورند مربوط نمی شود. بنابراین مهم است که به یاد داشته باشید که تغذیه سالم به شادی نیز مربوط میشود.*شادی در خانه مهم است و هنگامی که کودکان از وعده های غذایی لذت می برند، تمایل به خوردن بهتر دارند*.
منابع:
https://www.unlockfood.ca/en/Articles/Child/Toddler-Nutrition/Picky-Eaters-Commonly-asked-questions
https://www.nbcnews.com/better/health/what-makes-kids-picky-eaters-what-helps-them-get-over-ncna846386
3 Comments
Way cool! Some very valid points! I appreciate you writing this write-up plus
the rest of the website is extremely good.
ممنونم از شما
Thanks a lot